TO BE OR NOT TO BE
 

 
REMEMBER THE FLYING
 
 
   
 
Sunday, April 06, 2003
 
بر اساس اعلام تلويزيون رسمي عراق تا کنون با گذشت دو هفته از جنگ ۷۳۳ غيرنظامي عراقي کشته شده اند (رقمي که صحت و سقم آن مشخص نيست) - اين رقم تقريبا نصف شمار افرادي است که در روز سيزده بدر و ۱۳ روز گذشته در کشور ايران بر اثر تصادفات رانندگي جان باخته اند.* طبيعي است که مرگ يا زخمي شدن يک کودک وجدان بشري را به سختي مي آزارد اما از ياد نبريم که صدام حسين در يک فاصله زماني سه ماهه ۱۸۰ هزار کرد در شمال عراق و نزديک به ۱۰۰ هزار شيعه در مناطق جنوبي اين کشور را قتل عام نمود. از ديد کارشناسان نظامي دو جنگ اخير يعني عمليات سقوط طالبان و آزاد سازي عراق «کم هزينه ترين عمليات نظامي تاريخ جهان به لحاظ تلفات غيرنظامي» ارزيابي شده اند. در طول روز بطور متوسط ۱۴۰۰ موشک به سوي اهداف عراقي پرتاب گرديده است. يعني حتي با صرفنظر از عمليات حجيم و گسترده هوايي بر روي بغداد شليک تا کنون ۲۱۰۰۰ موشک تا کنون به مرگ ۷۳۳ غيرنظامي انجاميده است به عبارت ديگر از هر ۲۸ موشک شليک شده تنها يک موشک مرگ ۱ غيرنظامي را منجر شده است. صدام حسين و رژيم او که در صورت استعفاي داوطلبانه ايشان اصولا جنگي اتفاق نمي افتاد تنها در فاصله نيم ساعت ۶۰۰۰ زن کودک و غيرنظامي کرد را در شهر «حلبچه» با گاز اعصاب از ميان بردند. در ۴ سال گذشته ادامه تحريمهاي سازمان ملل متحد که از حمايت روسيه - آلمان - فرانسه و تمامي کشورهاي اروپايي برخوردار بود به مرگ نيم ميليون کودک عراقي انجاميد و ... بنابراين مي توانيم بگوييم : «مرگ تاسف برانگيز ۷۳۳ غيرنظامي عراقي Collatoral Damage براي جلوگيري از حمله دوباره عراق به همسايگانش و يا کاربرد سلاحهاي شيميايي - اتمي و بيولوژيک عليه شهروندان عراقي توسط رژيم صدام بوده است. از ياد نبريم حمله عراق به ايران در ۳۱ شهريور ۱۳۵۹ با برجاي گذاشتن ۲ ميليون کشته - ۷ ميليون معلول و نابودي کامل زيرساخت اقتصادي دو کشور پايان يافت. مقايسه همين آمار مختصر منطقا لزوم و ضرورت سرنگوني سريع و کم هزينه صدام را توجيه مي کند»
اغراق در مورد تلفات غيرنظامي - تبليغ توحش سربازهاي آمريکايي بريتانيايي گزافه گويي و استناد به منابع خبري غيرمعتبر - در حقيقت سنت بازمانده از دوران سياه رايش سوم در برلين و امپراتوري وحشت کمونيستها در کرملين مي باشد که در اين جنگ نيز بصورت گسترده از سوي کمونيستهاي سابق به کارگرفته مي شود. دودهه پس از پايان جنگ ويتنام -زماني كه ويتنامي ها - سرمايه گذاران آمريکايي را براي بازگشت به ويتنام و تسخير مجدد سايگون و هوشي مينه ترغيب مي کردند - مشخص شد که نه تنها مردم ويتنام کينه اي از آمريکائيان بدل ندارند - بلکه دختران جوان ويتنامي بيل کلينتون را در هيات يک ناجي افسانه اي تصوير نموده اند (رک ويتنام شکست يک حماسه دکتر مصطفي رحيمي).
(بر گرفته از پاسخ به سه استدلال-نيما راشدان)

اين نوشته را به خاطر داده هاي آماري مفيدش ،اينجا آوردم كه دوستاني كه به من خرده گرفته اند بدانند كه منظور من از "بد " چيست! البته من دقيقا نوشته بودم كه:"نه آمريكا عاشق چشم وابروي ملل جهان است و نه كسي انتظار دارد كه منافعش را قرباني مصلحت ديگران كند!"
يعني نبايد انتظار داشته باشيم كه كشوري سرمايه داري از ان سوي كره خاكي بيايد اينجا و براي ما جهان سومي ها دموكراسي به ارمغان بياورد و به فكر مصالح خود ونفت هم نباشد!
بلكه گفته ام "حكومت بعدي عراق به مراتب دموكرات تر و آزادتر از ديكتاتوري مستبدانه صدام خواهد بود "
نيايش عزيز،عراق تا كنون چه خطري براي اسراييل داشته است كه آمريكا به اين دليل قصد از بين بردن يكي از دشمنان اسراييل را داشته باشد،جز چند موشك كه در جنگ خليج فارس به سمت اسراييل شليك كرد و هدفش به ميدان كشيدن اسراييل و تحريك كردن اعراب بود چه دشمني با اسراييل داشته است؟ اگر از اين منظر به قضيه نگاه كنيم سوريه يا ايران در اولويت حمله آمريكا قرار مي گرفتند و نه عراق! مطمئن باشيد كه عربستان هم اگر به حمايت از گروههاي تروريستي ادامه دهد در ليست سياه قرار خواهد داشت!
در مورد اسراييل هم چه بخواهيم و چه نخواهيم وجود دارد و كل اعراب هم نتوانستند با آن مقابله كنند ! چه برسد به ما ايرانيها كه اعرابي كه ما اينقدر سنگشان را به سينه مي زنيم ، پشيزي برايمان قايل نيستند! تا آنجا كه صدام و عراقيها بارها گفته اند:" خداوند در آفرينش جهان سه اشتباه كرد:خلقت مگس و ايراني و جهود"
مهم اينست كه هر كشوري به فكر منافع خود و ملتش باشد، سياست دنياي امروز سياست موج سواري است، بايد آماده باشي كه سوار هر موج مساعدي كه بر عليه توست شوي و از ان سود بجويي براي كشورت، براي مردمت، براي ميهنت! دوران دگم و تعصب به سر آمده و نمي توان با شعار و حرف در دنياي امروز حكومت كرد. به نظر من فرآيند جهاني شدن از لحاظ سياسي و اجتماعي و حتي اقتصادي آغاز شده و لازمه ان همراستا و يكسو شدن حكومتها وكشورهاي مختلف با آن است و بديهي است كشورهايي مانند تركيه و حتي پاكستان كه در اطراف ما اين روند را به خوبي درك كرده اند راحت تر با ان كنار امده و از ان بسيار سود مي برند و كشورهايي مثل عراق كه بخواهند در مقابل اين موج بايستند و به جاي بهره بردن از ان با ان بجنگند در نهايت خرد خواهند شد وبه قول پوياي عزيز البته اين به ضرر مردم كشورشان خواهد بود و بس!
وضعيت كشورما هم در اين ميانه به حكايت دختر بچه اي مي ماند كه پسر عمويش را ختنه مي كردند و او گوشه اي ايستاده بود و مي گريست! از او پرسيدند كه او را ختنه مي كنند تو چرا گريه مي كني؟
جواب داد كه مي دانم آن را براي من تيز مي كنند!(قديمترها مي گفتند كه عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمانها بسته اند)

اين كاريكاتور را هم ببينيد!




Comments: Post a Comment

 

 
 
Archives:

 
  This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.  

Home