پریروز بعدازظهر که با منزلمون تماس گرفتم،برادرم گوشی تلفن رو برداشت اما حالش گرفته تر از اونی بود که بتونه با من صحبت کنه!بعد که از مادرم ماجرا پرسیدم،متوجه شدم که تو این دوروزی که من منزل نبودم خبرای بدی برایش آوردند.سه نفر از دوستان هم باشگاهیش برای غار نوردی رفته بودند به غار پراو.اما یکی از آنها که خانمی بوده هنگام بالا رفتن از چاه هجدهم سقوط میکنه و متاسفانه علیرغم تلاش و احیاء توسط همراهان، فوت می کنه . بالای چاه هجده ، یک نفر دیگه هم دچار ایست قلبی می شه و متاسفانه تلاشهای نفر سوم هم به جایی نمی رسه و او هم فوت می کنه. نفر سوم هم مقداری از راه رو طی می کنه ولی به خاطر ضعف روحی و جسمی درحالت اغماء فرو می رود.
ازآن طرف گروه اولی که چند ساعت جلوتر از این گروه بوده ، وقتی با تاخیر زیاد(حدود 30ساعت) گروه دوم مواجه می شود، در حالیکه در دهانه غار منتظر بودند پنج شنبه 18مهر ساعت 4 بعداز ظهربا باشگاه دماوند تماس می گیرند و خبر تاخیر طولانی گروه دوم را می دهند.
همان شب در محل باشگاه جلسه اضطراری تشکیل و تیم 6نفره نجات عازم کرمانشاه می شوندو از طرف دیگر با هیات کرمانشاه هماهنگ می شود و صبح جمعه ساعت شش صبح تیم اعزامی از تهران به همراه کوهنوردان کرمانشاهی عازم غار پراو می شوند و ساعت 11ظهر عملیات نجات آغاز می شود .دو تن از کوهنوردان کرمانشاهی وارد غار شده و در عرض دو ساعت به نفر سوم که بیهوش بوده ، می رسند. بلافاصله یک نفر مشغول رسیدگی به مصدوم می شود و نفر دوم به جستجوی بقیه گروه می پردازد که متاسفانه با پیکرهای بی جان آنان مواجه می شود.
از روز جمعه تا به امروز نفر سوم داخل غار تحت مداوا ومراقبت بوده و به علت تنگی مسیر امکان نجات وجود نداشته ولی خوشبختانه امروز نفر سوم به کمک امداد گران از مسیر گذشته و امروز سه شنبه 23 مهر حدود ساعت 18به وسیله هواپیما به تهران منتقل شده است.
خبر نجات نفر سوم (علی رحیمی) امروز در منزل ما که چند روزی است زیر سایه شوم این حادثه بوی غم به خود گرفته بود، اندکی آرامش به همراه اورد اگرچه اندوه از دست دادن ویکتوریا کیانی راد و امیر احمدی
بر هر کوهنورد و ورزشکار و حتی شنونده ای سخت و جانفزاست!
روحشان شاد
دفتر یادبود