دیشب جاتون خالی رفته بودیم پارک ملت.هوا خیلی ملث و خنک بود،بعد از شام رفتیم یه سر یه ماشین بزنیم که دیدیم حدفاصل پارکینگ و پیست اسکیت شلوغه!ماشین گشت و آمبولانس وطبق معمول جمعیت.رفتیم جلوتر دیدیم یه جوونه خونین و مالین افتاده وسط،همه هم دورش وایستادن!جالب اینکه ماموران به اصطلاح امداد هم حاضر بودند اما هیچ کس ،هیچ کاری انجام نمی داد وانگار که همه رو دعوت کرده بودند مراسم زیبا و باشکوه جون دادن یه انسان رو تماشا کنند!پرس و جو کردیم،معلوم شد طرف رو با چاقو زدند،حالا چرا وچطور کسی نمی دونست.حالا چرا به بدبخت مادر مرده کمک نمی کردندپاسخ اینه:
"از مرکز استعلام کردن،منتظریم پاسخ بیاد که چی کار باید بکنیم!"
همین!خیلی ساده!!!حتی طرف رو روی برانکارد هم نگذاشته بودند،هیچ کمکی،هیچ درمانی،هیچ امدادی!اصلا انگار نه انگار یک آدم،یک انسان ،یک شهروند جلوی چشم امداد،جلوی چشم پلیس،جلوی چشم این همه آدم داشت جون میکند،داشت از درد به خودش می پیچید،مثل گوسفند قربونی دست و پا می زد،تنش می لرزید ومی مرد،نه اینکه امیدی به زنده موندنش نداشته باشند ها، نه ،هنوز دستور نیومده بود!!!
تو این مملکت که دیگه گشتهای ضربت و کوفت وزهرمار برای صدای یه نوار،یه آهنگ، یه موسیقی،واسه موهای دم اسبی یه جوون ،واسه دست به دست دادن یه دختروپسر حکم
سر خودن! همونجا جرم رو تشخیص می دن وقضاوت می کنن وحکم میدن و اجرا می کنن، اما واسه کمک به یه انسان در حال احتضار کسی به تخمش هم نیست،کسی به پشمش هم نیست!!!(منو ببخشید به خاطر این جملات اما اگه شما هم اون صحنه رو دیده بودید...)
اینجا ایرانه،ایران!!!این یه واقعیته تلخه،اما باید پذیرفت!!!
نظربدهید