در وب لاگ آقای
مسافرنوشته ای رو خوندم تحت عنوان" گفتگو با خود" که در تاریخ 19 ژوئن نوشته شده،با خوندن اون متن ناخداگاه عقده دلم باز شد و پاسخی در صفحه نظرخواهی وب لاگش نوشتم که در اینجا هم می آورم،البته اول باید نوشته های ایشون رو خوندو بعد پاسخش رو،پناه یر خدا از عاقبتش!!!!!!!
سلام آقای مسافر
چرا مثل انگلیس بشیم؟درسته که بیشتر زمامدارای ما چه در زمان شاه وچه الآن عاشق انگلیس بوده اند وهستند،اما مردم که عاشق اتگلیس نیستند!!!!!!مگه جمهوری چه ایرادی داره که ما دوباره یه بت درست کنیم و بذاریم اون بالا؟فرق نمی کنه اون بت اسمش چی باشه،مهم اینه که یاد بگیریم انسان هستیم و همونقدرصاحب عقل واندیشه و تفکرهستیم که اون بت هست
دیگه دوره زنبور بازی و ملکه بازی تموم شده!!!دوران دموکراسی و حکومت قانون از راه می رسه،شاید امسال نه،شاید ده سال دیگه هم نه! ااما همانطور که کلیسای قرون وسطی نتونست جلوی چرخش زمین به دور خورشید رو بگیره ،باسفسطه ومغلطه هم نمی توان جلوی آزادی و رشد اندیشه رو گرفت!
یادتون باشه که توی این دنیا به جز انگلیس و آقا رضای مورد نظر شما کشورهای دیگه که مهد آزادیند و آدمهای بزرگی مثل مصدق،گاندی ونلسون ماندلا هم وجود دارند!اگه از مصدق به خاطر ایرانی بودن و ملی پرست بودنش بدتون می آید!!!!!! نلسون ماندلا بزرگترین مرد قرن اخیر هنوز هم زنده است،از او یاد بگیریم که سالها برای آزادی ملت و مردمش مبارزه کرد ؛نیمی از عمرش رو در زندان سپری کردو زمانی که به قدرت رسید به زرو زور و زیور دل نبست و با اونکه همه مردم صمیمانه او رو دوست داشتند از قدرت کناره گیری کرد وادعای زعامت و قیومیت مردم رو نکرد!
در مورد حدود آزادی هم چیزی در دنیا (نه کشور ما)وجود داره به اسم قانون!که بر اساس اون حدود رو مشخص می کنند این که کی اون رو تعیین می کنه یکسری قوانین بدیهی وجود داره به اسم حقوق بشر که رعایتش جزءحقوق اولیه همه انسانها محسوب می شه!!!در مورد بقیه اش هم یکسری انسانهایی هستند که به اونها می گویند متخصصین علوم جتماعی،سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی و.....که اگه گاهی ازشون استفاده بشه ومجال داشته باشند از یه عالم حوزه علمیه و حتی یه مجتهد بیشتر به این مسائل آگاه هستند!!!راستی یادمون باشه که هنوز !!!هم قسمتی ازقوانین کشورمون ترجمه قوانین کشور فرانسه و ... هستند (معنی و مفهوم آن اینست که می توان ازتجربه ها و دانشهای مفید دیگران هم سوء استفاده کرد)
در مورد فساد هم از قرار شما ایران کم تشریف می آورید!ای کاش همون گلستان آزادی وجود داشت اما وقتی با همسر یا مادر و خواهرت
برای هوا خوری یا کار( در کشور اسلامی با ملت مسلمان ومذهبی )از خونه خارج می شدی نگاههای حریص پیر و جوان رو احساس نمی کردی و روت سنگینی نمی کرد.یا وقتی یه زن بچه به بغل کنار خیابون وایستاده،ماشینهای خالی براش صف نمی کشیدند یابیشتراز نصف همکارهای متاهل من دوست دختر و یا چند تادوست خانم نداشتند .
در مورد اون سیصد هزار نفر جنایتکار هم باید بگم فقط اون سیصد نفر آمر مقصرند نه سربازو درجه دار و افسر و کارمند وزیر دست عامل!
آقای مسافر من شما رو نمی شناسم و شما هم من رو. اما احساس می کنم باید انسان منطقی باشید !امیدوارم لحن کلامم شما رو نرنجونده باشه !می دونم که صفحه نظر خواهی جای این همه حرف نیست اما چه کنم که نوشته شما درد کهنه ای رو در من تازه کردو مجبور شدم صفحه شما رو سیاه کنم.
و یادمون باشه که کلام رو بشنویم و بهترینش رو انتخاب کنیم.
دمت گرم و سرت خوش باد
نظر بدهید