مکان:درب دانشکده مکانیک دانشگاه علم وصنعت
زمان:سال تحصیلی 74-75
(جمشید هاشم پور به همراه یک گروه فیلمبرداری مشغول گرفتن صحنه هایی از یک فیلم هستند)
افشین:سلام آقای هاشم پور
ه پ:سلام
شهرام:خسته نبا شید
ه پ:ممنون،شما هم خسته نباشید
محمد:آقای هاشم پور فیلمه دیگه نه؟
ه پ:بله
شهرام:امضا می دید آقای هاشم پور؟
ه پ :خواهش می کنم!اسم شما چیه؟
شهرام:
(روی یه کاغذ می نویسه :)
با آرزوی موفقیت وسلامتی،هاشم پور
افشین:آقای هاشم پور کمکی چیزی خواستید ما هستیما!
ممنون-
محمد:آره آقای هاشم پوراگه نقش سیاهی لشگری ،جسدی،دیواری داشتید ما هم هستیما!!!!!!
(:هاشم پور خیلی عصبانی و جدی)
بفرمایید آقا ،بفرمایید!مزاحم نشید!!!!!!!
نتیجه گیری منطقی:به دانشجو جماعت نباید روداد!
نتیجه گیری حکومتی:باید چوب تو ماتحت دانشجو کرد!!!!!!!!
نظربدهید